Latest News

Feature

#Iran

زنده‌شدن خاطرات همزمان با آغاز جنبش در ایران

نویسنده مایل است برخی از تجربیات دست اول خود از رخدادهای روزهای آغازین جنبش در ایران در سال ۱۴۰۱ که اکنون به خاطره بدل شده‌اند را با شما در میان بگذارد. این مقاله از انگلیسی به فارسی ترجمه شده است. View this article in English.

Image credit: Getty Images
Mira Raha
4 October 2023

به فرودگاه استانبول می‌رسم. اینستاگرامم را باز می‌کنم. مردم را در خیابان می‌بینم و برای نخستین بار فریاد «ژن، ژیان، ئازادی» می‌شنوم. این تصویر را پیش‌تر در رؤیا می‌توانستم تصور کنم، اما این رؤیا نیست، واقعی است. گریه می‌کنم. بعد لبخند می‌زنم.

در آسمانم، قلبم گرفته‌است. دختر زیبایی که کنار من نشسته در باره‌ی انرژی‌های مثبت، یوگا، و مراقبت از خود حرف می‌زند. چشمانم را می‌بندم و آرزو می‌کنم زودتر به مقصد برسم تا از این اضطراب کشنده رها بشوم. سه ساعت مسیر استانبول به تهران ساعت‌ها طول می‌کشد. سیم‌کارتم را در دهانم گذاشته‌ام و فکر می‌کنم اگر مرا دستگیر کنند آن را خواهم بلعید.

وارد خانه‌ی برادرم می‌شوم. دو بچه‌ی کوچک روی تراس منتظر رسیدن من هستند. داد می‌زنند: عمه اومد، عمه اومد! قلبم سرشار از شادی می‌‌شود.

در روستا هستم. جایی که در آن بزرگ شده‌ام. پدرم هم اینجا است که برخی کارهایش را در مزرعه سر و سامان دهد. او پیر و نابینا است. همسرش هم اینجا است. دو روز است اینترنتم قطع شده‌است. ساعت ۴ صبح ناگهان از خواب می‌پرم و می‌بینم اینترنتم کار می‌کند. عکس زنی را می‌بینم که رفته روی کاپوت ماشین، روسری‌اش را آتش‌زده و مردها دارند برایش کف می‌زنند. لبخند می‌زنم…بعد اشک می‌ریزم.

اینترنت دوباره قطع شد. چند کتاب در زیرزمین پیدا می‌کنم تا خود را سرگرم کنم. در همان‌ جایی دراز کشیده‌ام که ۲۰ سال پیش خبر شدم دختری به نام م که دو شب خانه نرفته‌بود را برادرش آتش زده‌بود. مادرش در دادگاه شهادت داد که خودش خودش را آتش زده. به پدرم نگاه می‌کنم که پیر است و نابینا، و البته مهربان. می‌گوید به آنها چه ربطی دارد که دختری حجاب داشته باشد یا نه؟ چرا آنها این دختر جوان بیچاره را کشتند؟ به چهره‌اش نگاه می‌کنم. صادق و راستگو است. آیا یادش هست ۲۰ سال پیش وقتی ماجرای م را فهمید چه گفت؟ گفت فقط خاک گور می‌تواند چنین ننگی را بپوشاند.

باز هم اینترنت رفت. می‌خواهم به شهر بروم که در تظاهرات شرکت کنم یا دست‌کم از نزدیک ببینمش. اما یادم می‌آید اینجا هستم که این روزهای گرانبها را با پدرم بگذرانم، تا احساس گناهم را از بابت اینکه از پیشش خواهم رفت و یک سال از او دور خواهم بود تسکین دهم. باز هم ساعت ۴ صبح بیدار می‌شوم و اینترنت وصل است. می‌بینم در مدتی که اینترنت نداشته‌ام ترانه‌ای پخش شده، همه جا رفته، و خواننده‌اش هم دستگیر شده‌است. «برای آزادی..».

آخرین روزی است که در شهر زادگاهم هستم. به قبرستان سر خاک مادرم می‌روم. یک سال از دیدار قبلی گذشته‌است. به شدت گریه می‌کنم. این بار نه فقط برای زندگی از دست رفته‌ی مادرم بلکه برای سارینا، برای نیکا، برای ژینا، برای م، برای دختر همسایه‌مان که دیدمش دست در دست بچه‌ای و بچه‌ای دیگر در شکم. سخت می‌گریم. به مادرم می‌گویم: این دیدار خداحافظی است. شاید دیگر نزدت برنگردم.

در دفتر کار برادرم هستم. صدای عبور موتورسیکلت‌ها را می‌شنویم. از پنجره به بیرون نگاه می‌کنم. دانشجویان جوان می‌دوند و موتورسیکلت‌ها آنان را تعقیب می‌کنند و گلوله‌ پلاستیکی به صورت‌شان شلیک می‌کنند. بیرون می‌روم. روسری‌ام را روی شانه می‌اندارم و راه می‌روم. می‌لرزم و هر لحظه منتظرم گلوله‌ای بیاید و چشمانم را ببرد. وقتی می‌شنوم موتورسیکلتی نزدیک می‌شود، سرم را برمی‌گردان، مثل همان وقت‌ها که اسیدپاشی در شهررایج شده‌بود.

دو هفته گذشته و من به خانه می‌روم. برچسب‌های تازه‌ی «زن، زندگی، آزادی» روی دیوار روبروی خانه‌ی ما چسبانده‌شده‌اند. همه جای شهر پر است از این برچسب‌ها. آن‌ها پاک می‌کنند و ما دوباره می‌نویسیم. کسانی روی بام‌ها فریاد می‌زنند «مرگ بر خامنه‌ای». من و خواهر شوهرم روی بالکن می‌نشینیم و همراه با بقیه شعار می‌دهیم «مرگ بر خامنه‌ای». برادرم در اتاق نشیمن نشسته‌است.

پروازم را عوض کردم. دارم می‌روم. آخرین کاری که باید بکنم دیدن ر است. ر در خانه‌اش نیست. شریک زندگی‌اش دستگیر شد و برای همین او در خانه‌ی یکی از دوستانش پنهان شده. دوباره اینترنتم از کار افتاده. با تلفن دوستم برایش پیام می‌فرستم. می‌خواهد برایش ویدئو بفرستم که مطمئن شود خودم هستم. آدرسش را می‌فرستد و می‌روم. ش در اولین روز انقلاب دستگیر شده‌بود و اکنون آزاد شده‌است. می‌گوید: «وقتی به خانه رسیدم، برچسب زن، زندگی،‌آزادی روی دیوار روبروی خانه‌ی ما دیدم. شروع کردم به زنگ زدن تا به بقیه خبر دهم.»  فکر می‌کنم وقتی ما داشتیم شعار می‌نوشتیم، کسانی که در زندان بودند نمی‌دانستند که آیا انقلابی در حال وقوع است یا نه؟ انقلابی که خودشان شعله‌ی آن را روشن کرده‌بودند. آن وقت یاد زینب می‌افتم که بیش از ده سال است زندانی است.

در فرودگاه هستم، در جایی که در گذشته دانشجو بودم. مأمور کنترل گذرنامه نگاهی به گذرنامه‌ام و بعد نگاهی به من می‌کند. نگاهش طوری است که دلم می‌خواهد بگویم:‌«بله، دارم از جنگ برمی‌گردم. من گیلیاد را تاب آورده‌ام». یکی دو سؤال می‌پرسد و جواب می‌دهم. گذرنامه‌ام را مهر می‌کند. چمن سبز را می‌بینم، هوای تمیز، کودکانی که به هر سو می‌دوند. می‌زنم زیر گریه. من از گیلیاد زنده بیرون آمدم اما مردمم را جا گذاشتم.

Share the post

Mira Raha

نویسنده مایل است برخی از تجربیات دست اول خود از رخدادهای روزهای آغازین جنبش در ایران در سال ۱۴۰۱ که اکنون به خاطره بدل شده‌اند را با شما در میان بگذارد.

Berit Aasen

Europe Alternate Regional Representative

Berit Aasen is a sociologist by training and has worked at the OsloMet Metropolitan University on Oslo. She has 40 years of experience in research and consultancy in development studies, including women, peace, and security, and in later years in asylum and refugee studies. Berit Aasen joined WILPF Norway five years ago. She is an alternate member of the National Board of WILPF Norway, and representing WILPF Norway in the UN Association of Norway, the Norwegian 1325 network and the Norwegian Women’s Lobby. Berit Aasen has been active in the WILPF European Liaison group and is committed to strengthening WILPF sections and membership both in Europe and relations across continents.

Your donation isn’t just a financial transaction; it’s a step toward a more compassionate and equitable world. With your support, we’re poised to achieve lasting change that echoes through generations. Thank you!

Thank you!

Melissa Torres

VICE-PRESIDENT

Prior to being elected Vice-President, Melissa Torres was the WILPF US International Board Member from 2015 to 2018. Melissa joined WILPF in 2011 when she was selected as a Delegate to the Commission on the Status of Women as part of the WILPF US’ Practicum in Advocacy Programme at the United Nations, which she later led. She holds a PhD in Social Work and is a professor and Global Health Scholar at Baylor College of Medicine and research lead at BCM Anti-Human Trafficking Program. Of Mexican descent and a native of the US/Mexico border, Melissa is mostly concerned with the protection of displaced Latinxs in the Americas. Her work includes training, research, and service provision with the American Red Cross, the National Human Trafficking Training and Technical Assistance Centre, and refugee resettlement programs in the U.S. Some of her goals as Vice-President are to highlight intersectionality and increase diversity by fostering inclusive spaces for mentorship and leadership. She also contributes to WILPF’s emerging work on the topic of displacement and migration.

Jamila Afghani

VICE-PRESIDENT

Jamila Afghani is the President of WILPF Afghanistan which she started in 2015. She is also an active member and founder of several organisations including the Noor Educational and Capacity Development Organisation (NECDO). Elected in 2018 as South Asia Regional Representative to WILPF’s International Board, WILPF benefits from Jamila’s work experience in education, migration, gender, including gender-based violence and democratic governance in post-conflict and transitional countries.

Sylvie Jacqueline Ndongmo

PRESIDENT

Sylvie Jacqueline NDONGMO is a human rights and peace leader with over 27 years experience including ten within WILPF. She has a multi-disciplinary background with a track record of multiple socio-economic development projects implemented to improve policies, practices and peace-oriented actions. Sylvie is the founder of WILPF Cameroon and was the Section’s president until 2022. She co-coordinated the African Working Group before her election as Africa Representative to WILPF’s International Board in 2018. A teacher by profession and an African Union Trainer in peace support operations, Sylvie has extensive experience advocating for the political and social rights of women in Africa and worldwide.

WILPF Afghanistan

In response to the takeover of Afghanistan by the Taliban and its targeted attacks on civil society members, WILPF Afghanistan issued several statements calling on the international community to stand in solidarity with Afghan people and ensure that their rights be upheld, including access to aid. The Section also published 100 Untold Stories of War and Peace, a compilation of true stories that highlight the effects of war and militarisation on the region. 

IPB Congress Barcelona

WILPF Germany (+Young WILPF network), WILPF Spain and MENA Regional Representative

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit. Mauris facilisis luctus rhoncus. Praesent eget tellus sit amet enim consectetur condimentum et vel ante. Nulla facilisi. Suspendisse et nunc sem. Vivamus ullamcorper vestibulum neque, a interdum nisl accumsan ac. Cras ut condimentum turpis. Vestibulum ante ipsum primis in faucibus orci luctus et ultrices posuere cubilia curae; Curabitur efficitur gravida ipsum, quis ultricies erat iaculis pellentesque. Nulla congue iaculis feugiat. Suspendisse euismod congue ultricies. Sed blandit neque in libero ultricies aliquam. Donec euismod eget diam vitae vehicula. Fusce hendrerit purus leo. Aenean malesuada, ante eu aliquet mollis, diam erat suscipit eros, in.

Demilitarisation

WILPF uses feminist analysis to argue that militarisation is a counter-productive and ill-conceived response to establishing security in the world. The more society becomes militarised, the more violence and injustice are likely to grow locally and worldwide.

Sixteen states are believed to have supplied weapons to Afghanistan from 2001 to 2020 with the US supplying 74 % of weapons, followed by Russia. Much of this equipment was left behind by the US military and is being used to inflate Taliban’s arsenal. WILPF is calling for better oversight on arms movement, for compensating affected Afghan people and for an end to all militarised systems.

Militarised masculinity

Mobilising men and boys around feminist peace has been one way of deconstructing and redefining masculinities. WILPF shares a feminist analysis on the links between militarism, masculinities, peace and security. We explore opportunities for strengthening activists’ action to build equal partnerships among women and men for gender equality.

WILPF has been working on challenging the prevailing notion of masculinity based on men’s physical and social superiority to, and dominance of, women in Afghanistan. It recognizes that these notions are not representative of all Afghan men, contrary to the publicly prevailing notion.

Feminist peace​

In WILPF’s view, any process towards establishing peace that has not been partly designed by women remains deficient. Beyond bringing perspectives that encapsulate the views of half of the society and unlike the men only designed processes, women’s true and meaningful participation allows the situation to improve.

In Afghanistan, WILPF has been demanding that women occupy the front seats at the negotiating tables. The experience of the past 20 has shown that women’s presence produces more sustainable solutions when they are empowered and enabled to play a role.